آمریکا و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
ملت ایران در دهه های اخیر، همواره شاهد دشمنی و حِقد و کینه امریکا، این دشمن سلطه طلب نسبت به کشور و ملت بزرگ ما بوده است. (1) دشمنی این مستکبر جهانخوار نسبت به کشور، نظام و انقلاب اسلامی، طی سال های نهضت اسلامی، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و به ویژه پس از فتح لانه جاسوسی و انتشار اسنادِ دخالت های نابجای آن کشور در ایران، روز به روز برای مردم ما آشکارتر و واضح تر شد.
در این اواخر تعبیرات جدیدی از سوی برخی دولتمردان امریکایی انتشار یافت که نشانه عمق کینه آنان نسبت به ملت بزرگ ایران است. قبلاً از دولت ایران، به عنوان «دولت متمرد»(2)نام می بردند، اما در این اواخر لحن و تعبیر خود را تغییر دادند و به جای دولت، از ملت ایران به عنوان«ملت متمرد» یاد می کنند. این تغییر، نشانگر آن است که برای امریکایی ها روشن شده است که دشمنی امریکا اختصاص به مسئولین و کارگزاران نظام ندارد، بلکه آحاد مردم ایران با همه وجود با این دولت مستکبر جهانخوار مخالف اند. تعبیر دیگری که قبلاً حداقل با صراحت اظهار نمی شد «برنامه ریزی امریکا برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران» است. (3) آنها در گذشته همواره در اظهارات خود تأکید می کردند که ما با حکومت و نظام ایران کاری نداریم، هدف ما تغییر رفتار حکومت ایران است و مایلیم این رفتار تغییر یابد. اما در ماه های اخیر به صراحت به این مسئله اشاره کرده اند که هدف ما سرنگونی نظام اسلامی ایران است. رئیس مجلس نمایندگان امریکا این مسئله را به صراحت اعلام کرده است. (4) البته اگر تصریحات اخیر نیز نبود، برای مردم ما هر دو مسئله روشن بود که امریکا دشمن این ملت است و هدف نهایی امریکا نیز سرنگونی نظام مستقل و اسلامی در ایران است.
سیاست جدید امریکا علیه ایران
چرا حکام امریکا که البته از آغاز، دشمن این انقلاب و نظام بوده اند، در سال های اخیر بر دشمنی خود افزوده اند؟ از روزی که دموکرات ها در امریکا بعد از 12 سال غیبت و شکست توانستند به کمک پول و ابزار تبلیغاتی صهیونیست ها به صحنه باز گردند، به قول معروف« شمشیر را از رو بستند» و به تعبیر خود« سیاست مهار ایران» (5)را در پیش گرفته اند.مشاور امنیت ملی امریکا در همان ماه های اولیه حکومت دموکرات ها، نتیجه بررسی و مطالعات نسبت به ایران را چنین اعلام کرد که چون تجربه گذشته نشان داده که سیاست تطمیع نسبت به ایران نتیجه معکوس دارد، بنابراین تنها سیاست کارساز، سیاست تهدید و فشار و «سیاست مهار»است. باید با فشارهای پیاپی، جمهوری اسلامی ایران و مردم ایران را وادار کنیم تا از راه انتخاب شده خود دست بردارند.
عصبانیت حزب دموکرات
برای ما کاملاً روشن است که چرا دموکرات ها نسبت به ملت ایران عصبانی است. چون این حزب از مردم ایران و انقلاب اسلامی ایران سیلی خورده است. حزب دموکرات، همان حزبی است که علی رغم تلاش های مذبوحانه خود، رژیم مزدور امریکا، یعنی رژیم شاهنشاهی را در این کشور از دست داد. حزب دموکرات، همان حزبی است که پس از فرار شاه در پی حاکم ساختن یک دولت دست نشانده در ایران بود، ولی ملت ایران دست رد به سینه آنها زد. حزب دموکرات همان حزبی است که لانه جاسوسی در دوران حاکمیت آنها تسخیر شد و اسناد رسوایی امریکا از این لانه منتشر و به گوش جهانیان رسید.انقلاب اسلامی آن چنان سیلی به آنها زد که به مدت 12 سال نتوانستند به قدرت بازگردند. این بار نیز، با تلاش صهیونیست ها و پول و امکانات آنها به حکومت رسیدند. آنها در برابر انقلاب اسلامی ایران بارها تحقیر شده اند و قدرت و عظمت اسلام را به خوبی درک کرده اند. بنابراین در فکر انتقام جویی هستند.
نکته دیگر اینکه امریکایی ها فکر می کنند در شرایط امروز جهان یعنی پس از جنگ سرد، می توانند رهبری جهان را برعهده داشته باشند. بنابراین مصمّم هستند با هر کشوری که با رهبری آنها مخالفت کند، با همه قدرت مقابله کنند. جمهوری اسلامی ایران همواره در برابر این ادعای نابجای امریکا ایستاده است. البته بسیاری از کشورها و ملت های مستقل هم در برابر این ادعای آمریکا مقاومت و ایستادگی کرده اند.
دلایل تحرکات جدید امریکا
اینکه امریکایی ها در این مقطع، مخالفت و دشمنی خود را بیش از پیش آشکار کرده اند، در چند دلیل خلاصه می شود: اول، در این ایام بحث «معاهده منع گسترش سلاح های اتمی»(6)در سازمان ملل متحد مطرح است و در این مسئله امریکایی ها دچار تناقض و مشکل بزرگی شده اند. علی رغم اینکه آنها دولت های دنیا را تشویق می کنند که به این معاهده پیوسته و آن را امضاء و تمدید کنند، اسرائیل به عنوان دست نشانده امریکا در منطقه، نه تنها جزو امضاکنندگان نیست، بلکه با نقض مفاد این معاهده، دست به تولید انواع سلاح های کشتار جمعی و از جمله سلاح اتمی زده است. برای اینکه توجه جهانی از اسرائیل به جای دیگر منعطف شود و موضوع اسرائیل فراموش گردد، دست به کار تبلیغاتی وسیع علیه جمهوری اسلامی ایران زده اند. البته طراحی همه این مسائل عمدتاً توسط صهیونیست ها در امریکا انجام می شود.دوم، پس از امضای قرارداد تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر بین ایران و روسیه، امریکایی ها بسیار حساس شده اند. آنها پس از خرید زیردریایی از روسیه به این نکته توجه کردند که اگر جمهوری اسلامی ایران با روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ منطقه دارای روابط استراتژیک باشد، امریکا در منطقه خلیج فارس با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد و نخواهد توانست به راحتی به اهداف خود دست یابد. امضاء قرارداد تکمیل نیروگاه هسته ای تولید برق در بوشهر، پیشرفت مهم دیگری در روابط بین جمهوری اسلامی ایران و روسیه بود که به شدت موجب نگرانی امریکا شد و لذا این کشور همه توان خود را برای لغو این قرارداد به کار گرفته است.
سوم، شکست دموکرات ها در انتخابات سنا و مجلس نمایندگان، به شدت آنها را به وحشت انداخت و در واقع مبارزه تبلیغاتی برای ریاست جمهوری آینده به صورت زودرس در امریکا آغاز شد. معمولاً جنگ رقبا چند ماه قبل از انتخابات آغاز می شود، اما این بار به دلیل شکست بی سابقه و غیرمنتظره دموکرات ها در انتخابات مجلسین، رقابت انتخاباتی زودتر شروع شد و هر دو رقیب به دنبال جلب حمایت صهیونیست ها و یهودیان امریکایی برآمده اند. تملق گویی ها و ظاهرنمایی های اخیر هر دو حزب برای جلب حمایت صهیونیست ها در انتخابات آینده، صورت می گیرد.
چهارم، مشکلات داخلی امریکا و شکست های این کشور در سیاست های بین المللی، عامل دیگری برای این سروصداها و در واقع برای سرپوش گذاشتن بر روی این شکست هاست. دستورالعمل اجرایی کلینتون درست زمانی اعلام شد که امریکا درگیر یک رسوایی بزرگ داخلی بود. (7) علی رغم ادعای مبارزه با تروریسم جهانی، حادثه اوکلاهما همه آنها را دچار سردرگمی عجیبی نمود. امریکایی که ادعا داشت می خواهد در سراسر جهان با تروریسم مبارزه کند، امروز با مسئله فعال بودن بیش از 300 گروه مسلح زیرزمینی ضد حکومت در داخل این کشور مواجه است. (8) این یک رسوایی بزرگ برای امریکاست.
انتخاب بدترین زمان و مکان
خوشبختانه این توطئه جدید امریکا در بدترین زمان و مکان اعلام شد. درست در زمانی که دنیا مشغول برگزاری جشن پنجاهمین سال پایان جنگ جهانی دوم بود و در همه دنیا بحث صلح و امنیت، رفع اختلافات و ایجاد روابط حسنه بین کشورها مطرح بود، امریکا، چهره قیم مآبانه و سلطه جویانه خود را آشکار کرد و در برابر یک کشور مستقل و بزرگ تهدید جدیدی را مطرح نمود و از همه دنیا نیز توقع تبعیت و پیروی از خود را داشت.از طرف دیگر، این تصمیم را کلینتون در کنگره یهودیان امریکا اعلام کرد(9). البته او می خواست به آنها بگوید این امتیاز را می خواهم به شما بدهم، اما برای همه جهانیان روشن شد که حکومتی که ادعای ابرقدرتی دارد امروز تا چه حد به ذلت افتاده که برای پیروزی انتخاباتی ناچار به باج دهی آشکار به اسرائیلی ها و صهیونیست ها شده است؛ آن هم تصمیمی که طبق نظر کارشناسان اقتصادی امریکا، به ضرر خود این کشور خواهد بود. حال ببینیم امریکایی ها با این تصمیم ناپخته خود به کجا رسیده اند؟ و از این طرف، جمهوری اسلامی ایران در برابر این تصمیم چه وضعیتی دارد؟
امریکایی ها در برابر این تصمیم ناپخته نه تنها از حمایت جهانی برخوردار نشدند، بلکه با اعتراض جهانی مواجه شدند. هیچ یک از کشورها و دولت های مستقل و سیاستمداران و اقتصاددانان جهان تصمیم امریکا را تأیید نکردند. همه رسانه های همگانی در جهان این تصمیم را شکست خورده، ناپخته و تصمیمی دانستند که هیچ تأثیری بر جمهوری اسلامی ایران نخواهد داشت و هیچ کشوری حاضر به حمایت از آن نخواهد بود. در درون امریکا هم مخالفت های فراوانی، چه در سطح شرکت های تجاری و اقتصادی و چه در سطح سیاستمداران و اقتصاددانان ابراز شد و به جز محافل صهیونیستی، همه این تصمیم امریکا را به باد انتقاد گرفتند.
پیام روشن کشورهای جهان به امریکا
بی تردید یکی از اهداف امریکایی ها این بود که رهبری خودشان را بار دیگر در دنیا آزمایش و امتحان کنند. آنها می خواستند ثابت کنند اگر امریکا تصمیمی گرفت، همه کشورها از او تبعیت خواهند کرد و حداقل به تعبیر آنها متحدانشان به آنها پاسخ مثبت خواهند داد. خوشبختانه عکس العمل کشورهای جهان در برابر امریکا پیام های بسیار مهمی برای همه داشت.اولین پیام این بود که دنیای امروز حاضر نیست چشم و گوش بسته در برابر تصمیمات امریکا تسلیم باشد. دوران ابرقدرتی این کشور به سرآمده است و کسی حاضر نیست زیر سلطه یک ابرقدرت باشد. دومین پیام این بود که کشورهای جهان تصمیماتشان را بر مبنای منافع ملی خود اتخاذ می کنند و نه بر مبنای منافع امریکا! یا بر مبنای منافع حزبی حزب حاکم در امریکا! سومین پیام جهان این بود که ایران یک کشور استراتژیک و مهم در سطح منطقه و جهان است و رابطه با ایران برای کشورهای بزرگ صنعتی بسیار اهمیت دارد. حتی بسیاری از سیاستمداران به این نکته اشاره کردند که حرکت های امریکا منجر به بی ثباتی در منطقه خواهد شد و باید همه دنبال صلح و ثبات در منطقه حساس خلیج فارس باشیم. چهارمین پیام این بود که دنیا ادعای بدون دلیل را نمی پذیرد و امریکایی ها نسبت به ایران ادعاهای بی دلیل مطرح می کنند.
بزرگ ترین ادعای آنها نسبت به ایران این است که جمهوری اسلامی ایران یک کشور متمرد و کشوری است که به مقررات بین المللی احترام نمی گذارد. ما از امریکایی ها سؤال می کنیم کجا ما به مقررات بین المللی احترام نمی گذاریم؟ آنها چند مورد نمونه دارند که همواره آنها را تکرار می کنند. با توضیح این موارد مشخص می شود که آیا ما متمرد هستیم، یا خود امریکایی ها متمرد و یاغی هستند؟
سلاح هسته ای
اولین دلیل آنها این است که چون ایران در پی ساخت سلاح های هسته ای است، بنابراین نباید نیروگاه هسته ای داشته باشد. ما در همین زمینه سؤال می کنیم که مقررات بین المللی چه می گوید؟ طبق مقررات، تمام کشورهای جهان حق دارند از تکنولوژی هسته ای برای اهداف صلح آمیز بهره مند باشند. (10)برای اینکه کشوری از این تکنولوژی برای ساخت سلاح هسته ای استفاده نکند، آژانسی به نام «آژانس بین المللی انرژی اتمی» تشکیل شده است تا بر فعالیت هسته ای کشورها نظارت کند و مراکز هسته ای را تحت کنترل قرار دهد. ما می گوییم طبق مقررات بین المللی خواهان نیروگاه هسته ای هستیم و آژانس هم می تواند طبق این مقررات بر نیروگاه های هسته ای ایران نظارت کند. امریکایی ها می گویند علی رغم همه مقررات بین المللی، ایران نباید دارای نیروگاه هسته ای باشد. حالا در این قضیه آیا ما متمرد هستیم یا آنها؟ما می گوییم باید با کشوری که علی رغم همه مقررات بین المللی دنبال ساخت سلاح هسته ای است، یعنی اسرائیل غاصب و متجاوز و ناقض مقررات بین المللی، برخورد کرد. امریکایی ها می گویند از اسرائیل باید حمایت کرد! ما می گوییم چرا اسرائیل را وادار نمی کنید تا معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای را امضا کند؟ امریکایی ها با زبان حال می گویند اسرائیلی ها از مقررات بین المللی مستثنی هستند! آیا ما مخالف مقررات بین المللی حرکت می کنیم یا امریکایی ها؟ ما ناقض مقررات هستیم یا آنها؟
صلح خاورمیانه
مورد دیگری که امریکایی ها همواره روی آن انگشت می گذارند، مسئله صلح خاورمیانه است. آنها می گویند ایران با صلح مخالف است، ولی امریکا صلح طلب است. سؤال ما این است که آیا آنچه ما در رابطه با مسئله خاورمیانه می گوییم، با معیارهای بین المللی مطابق است یا آنچه آنها می گویند؟ ما می گوییم چرا در مرحله اول قطعنامه های سازمان ملل فوراً اجرا نمی شوند؟ چرا سه قطعنامه مهم242، 338 و 425 اجرا نمی شوند؟ و چرا برای اجرای آنها امریکایی ها تلاش نمی کنند؟ و چرا اسرائیل غاصبِ مختلف را تحت فشار قرار نمی دهند؟ آیا اگر این قطعنامه ها علیه کشورهای عربی هم بود، این چنین رفتار می کردند؟ اگر ما می گوییم چرا قطعنامه ها اجرا نمی شود، ما مخالف مقررات بین المللی حرف می زنیم؟ یا امریکایی ها که از ناقض قطعنامه ها و از دولت غاصب اسرائیل حمایت می کنند؟ ما می گوییم کشور غصب شده فلسطین باید طبق مقررات بین المللی آزاد شود. آیا اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل منطبق بر مقررات بین المللی است؟ ما می گوییم اسرائیل چرا هر روز برخلاف همه مقررات بین المللی به جنوب لبنان تجاوز می کند؟ ولی امریکایی ها عملاً از این متجاوز حمایت می کنند؟ آیا ما مخالف مقررات بین المللی هستیم یا آنها؟ما می گوییم سرزمین غصب شده باید به صاحبان اصلی آنها برگردد. آیا این سخن مخالف با معیارها و ضوابط بین المللی است؟ ما می گوییم چرا اسرائیل مردم فلسطین را که صاحبان اصلی این خانه هستند، هر روز برخلاف همه اصول حقوق بشر شکنجه می کند؟ آیا ما مخالف مقررات بین المللی حرف می زنیم؟
دفاع مشروع
امریکایی ها می گویند ایرانی ها حامی تروریسم هستند، به دلیل اینکه از حزب الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی حمایت می کند. ما می پرسیم طبق مقررات بین المللی اگر کشوری مورد تجاوز و غصب واقع شود، آیا مردم آن کشور می توانند برای آزادی آن مبارزه کنند یا نه؟ آیا این مبارزه به عنوان دفاع مشروع طبق مقررات جهانی پذیرفته است یا نه؟! ما می گوییم جنوب لبنان امروز در اشغال غاصبان و متجاوزان است، بنابراین مقاومت جنوب لبنان و حزب الله لبنان به عنوان یک دفاع مشروع باید مورد حمایت همه باشد و همه باید متجاوز را محکوم کنند، آیا این سخن خلاف مقررات بین المللی است؟بنابراین برای همه روشن است که امریکایی ها دروغ می گویند و ادعای بی دلیل مطرح می کنند. پیام جهان هم به امریکا این است که دوران شعار، دوران ادعاهای پوچ و دروغ و دوران سلطه گری به سر آمده است. به اعتقاد من عکس العمل جهان در برابر تقاضای کلینتون پیام های بسیار مهمی در این مقطع حساس برای همه داشت.
تصمیمات نادرست امریکا
امریکایی ها فکر می کردند اگر تحریم تجاری با ایران را اعلام کنند، مردم ایران دچار نگرانی و یأس می شوند و کشورهای صنعتی نیز از آنها پیروی خواهند کرد و در سایه فشار و مشکلات اقتصادی، مردم ایران تسلیم می شوند! واقعاً اگر دولتمردان امریکا این چنین نسبت به ملت بزرگ ایران و انقلاب عظیم اسلامی می اندیشند، جای تأسف بسیار است که افراد خامی بر ایالات متحده آمریکا حکومت می کنند.از روزی که این تصمیم امریکا اعلام شد، آنچه در ایران به وجود آمد، یک انسجام و همبستگی قوی است. اگر تا دیروز بعضی شیاطین به جوانان می گفتند که این روزها ضد امریکایی بودن انقلاب، قدری کمرنگ شده، امروز برای همه روشن شد که این حرف ها، حرف های بی اساس و نابجایی است. نظام ما، دولت ما، مجلس ما، مسئولین ما همانند دوران امام، همه ضدامریکایی هستند.
اولین خاصیت این تصمیم امریکا، ایجاد وحدت و انسجام در سرتاسر میهن مقدس اسلامی ایران بود. امروزه هرگونه شعار تفرقه افکنانه باید کنار گذاشته شود و همه ما باید دست به دست هم دهیم و متحد و مصمم در برابر این دشمن خونخوار و جهانخوار، یعنی امریکای مستکبر، ایستادگی کنیم.
دومین خاصیتی که تصمیم اخیر امریکا برای کشور عزیز ما داشت این بود که مردم ما احساس کردند باید متکی به خود باشند، برای خودکفایی و استقلال بیشتر اقتصادی تلاش کنند. در واقع این حرکت امریکا باید موجب یک حرکت سازنده در کشور ما شود، موجب صرفه جویی، خوداتکایی، سازندگی و حرکت به سمت استقلال کامل اقتصادی گردد که می تواند حرکت بسیار مبارکی برای کشور ما و ملت ما باشد.
برای همه جهانیان و همه مسلمانان هم روشن شد که جمهوری اسلامی ایران بیش از هر زمان دیگر مستقل است و در برابر استکبار می ایستد و مقاومت می کند. مقاومت ما نمونه بسیار خوبی برای سایر کشورها خواهد بود. امریکایی ها در این طرح اگر موفق می شدند، می خواستند ضرب شصتی نیز به کشورهایی نظیر سوریه، کره شمالی و امثال آنها نشان بدهند که بحمدالله نتیجه معکوس گرفتند. مقاومت مردم ما امروز می تواند سمبل و الگوی بسیار خوبی برای همه ملت ها و دولت های مستقلی باشد که امروز در مسیر استقلال خود علیه استکبار ایستادگی و مقاومت می کنند.
اگر به ایمان خود و اسلام خود متکی باشیم، قرآن به ما وعده پیروزی داده است:« و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین»(11). اگر به اسلام، انقلاب، راه امام و راه سرخ حسینی مؤمن باشیم، این گونه تصمیمات نابجا نه تنها اثری در مردم ما، راه ما و حرکت ما ندارد، بلکه روز به روز ما را در مسیر آرمان های مقدس مصمم تر خواهد کرد. مردم بزرگوار ما راه اسلام و راه امام را ادامه داده و بار دیگر به امریکایی ها ثابت خواهند کرد که دوران سلطه و تفوق طلبی، دوران دخالت در امور کشورهای مستقل به سرآمده است.
پی نوشت ها :
1. سمینار دانشجویان، اساتید و دانشجویان دانشگاه تهران، دانشگاه تهران، 1379.
2. درباره دولت های به اصطلاح یاغی یا متمرد ادبیات گسترده ای در روابط بین الملل وجود دارد. اثر «نوام چامسکی» در این زمینه روشنگر است:
Noam Chomsky,Rogue States:The Rule of Force in World Affairs,London:Pluto Press,2000
همچنین نگاه کنید به:
Robert Litwak,Rogue States and U. S. Foreign Policy:Containment After the Cold War,Washington,D. C. :Woodrow Wilson Center Press,2000.
3. Regime Change
نومحافظه کاران، حامیان سیاست تغییر رژیم در مورد عراق و ایران بوده اند. گروهی از نومحافظه کاران در نامه ای به گینگریچ، رئیس وقت مجلس نمایندگان امریکا، خواهان اتخاذ این سیاست در خصوص عراق شدند:
http://www. newamericancentury. org/iraqletter1998. htm
همچنین رجوع کنید به:
-Stephen Kinzer,Overthrow:America's Century of Regime Change from Hawaii to Iraq,NewYork:Times Books,2006
-Scott Ritter,Target Iran:The Truth About the White House's Plans for Regime Change,New York:Nation Books,2007
4. برای آگاهی از اظهارات «گینگریچ»رجوع کنید به:
http://www. rightweb. irc-online. org/profile/Gingrich_Newt
5. طرح مهار دوگانه نخستین بار در مؤسسه سیاست گذاری خاور نزدیک و سپس در سمپوزیوم شورای سیاست گذاری خاورمیانه(Middle East Policy Council) در 24 فوریه 1994 توسط«مارتین ایندیک» مدیر وقت امور خاورمیانه در شورای امنیت ملی امریکا مطرح شد.
-Martin Indyk,Clinton Administration Policy Toward the Middle East,Speech to the Washington Institute for Near East Policy,18 may 1993.
-Martin Indyk,Graham Fuller,Anthony Cordesman,Phebe Marr,Symposium on Dual Containment:U. S. Policy Toward Iran and Iraq,Middle East Policy,Vol. 3,1994
6. Nuclear Non-Proliferation Treaty(NPT)
7. در مورد فرمان اجرایی کلینتون رجوع کنید به:
Colin MacKinnon,"Clinton's Executive Order on Iran:Taking It from AIPAC and AI Gore",Washington Report on Middle East Affairs,July/August 1995
8. در مورد گروه های تروریستی در ایالات متحده به منابع زیر رجوع کنید:
مرکز لاسون برای اطلاع رسانی تروریسم(Lawson Terrorism Information Center)
گزارش های FBI در خصوص تروریسم در ایالات متحده را منتشر می کند.
http://www. terrorisminfo. mipt. org/ Terrorism-in-the-United-States. asp
سایت شورای روابط خارجی امریکا
http://www. cfr. org/publication/9236
سایت دانشگاه نیروی هوایی امریکا که منابع گسترده تر اینترنتی و کتاب ها و اسناد و فیلم هایی را در این زمینه جمع آوری کرده است.
http://www. au. af. mil/au/bibs/tergps/ tgdom. htm
9. کنفرانس سیاست گذاری کمیته روابط عمومی امریکا- اسرائیل(ایپک)که آشکارترین نمود نفوذ لابی صهیونیستی بر سیاست امریکاست، به طور سالانه برگزار می شود و سیاستمداران امریکایی عمدتاً سیاست های مربوط به خاورمیانه را در آنجا مطرح می کنند.
http://www. aipac. org
10. این حق به صراحت در ماده 4 معاهده NPT بیان شده است.
http://www. un. org/events/npt2005/npttreaty. html
در مورد مجادلات تفسیری مرتبط با این ماده نگاه کنید به:
http://www. wmdcommission. org/files/No5. pdf
11. قرآن مجید، سوره آل عمران، آیه 139.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}